معنی کالسکه ران - جستجوی لغت در جدول جو
کالسکه ران
ارابه ران، سورچی، کالسکه چی
ادامه...
ارابه ران، سورچی، کالسکه چی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کالسکه ساز
(پَوَ)
آنکه کالسکه میسازد. (ناظم الاطباء). سازندۀ کالسکه
ادامه...
آنکه کالسکه میسازد. (ناظم الاطباء). سازندۀ کالسکه
لغت نامه دهخدا
کالسکه خانه
(لِ کَ / کِ نَ/ نِ)
جائی که کالسکه را آنجا گذارند
ادامه...
جائی که کالسکه را آنجا گذارند
لغت نامه دهخدا
کالسکه رو
(لِ کَ / کِ رَ / رُو)
راه و جاده ای که قابل عبور برای کالسکه باشد
ادامه...
راه و جاده ای که قابل عبور برای کالسکه باشد
لغت نامه دهخدا
کاسه ران
(سَ / سِ یِ)
حق ّالفخذ
ادامه...
حُق ّالفخذ
لغت نامه دهخدا
تصویر کالسکه ساز
کالسکه ساز
کسی که کالسکه سازد سازنده کالسکه
ادامه...
کسی که کالسکه سازد سازنده کالسکه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر کالسکه خانه
کالسکه خانه
ورتیونکده آیجخانه
ادامه...
ورتیونکده آیجخانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر کالسکه رو
کالسکه رو
جاده ای که کالسکه از آن عبور تواند کرد
ادامه...
جاده ای که کالسکه از آن عبور تواند کرد
فرهنگ لغت هوشیار